اما به همۀ ما فرداً فرد بر حسب سخاوت و بخشایش مسیح عطیۀ خاصی داده شده است . او عطایای مختلفی به مردم بخشید یعنی: بعضی را برای رسالت ، بعضی را برای نبوت ، بعضی را برای بشارت و بعضی را برای شبانی و تعلیم برگزید. تا مقدسین را در کاری که برای او انجام میدهند مجهز سازد تا به این وسیله بدن مسیح را تقویت نمایند. تا ماهمه به آن وحدتی که در ایمان و شناسائی فرزند خداست دست یابیم و مطابق آن میزان کاملی که در مسیح یافت می شود به انسانیت کامل برسیم (افسسیان 7:4، 11-13، همراه با تاکید).
مقصودم این است که خدا در کلیسا اشخاص معینی را بشرح زیر قرار داده است: اول رسولان ، دوم پیامبران ، سوم معلمین و بعد از اینها معجزه کنندگان و شفا دهندگان و مددکاران و مدیران و آنانی که به زبان های مختلف سخن میگویند (اول قرنتیان 28:12، همراه با تاکید).
عطایای خدمت، اغلب به وظایف و توانایی های مختلفی اطلاق می شود که به مومنان خاصی داده می شود تا قادر باشند در مقام رسول، نبی، مبشر، شبان و یا معلم عمل کنند. هیچ کس خود را وارد این کارها و وظایف نمی کند بلکه خداوند افرادی را برای این کار دعوت می کند و به آنها موهبت انجام این وظایف را می دهد.
این امکان وجود ارد که کسی به بیش از یک وظیفه از این پنج مورد مشغول باشد، اما تنها ترکیب های خاصی ممکن است. مثلاً، شخص می تواند به طور همزمان نبی و معلم یا شبان و معلم باشد اما هیچ کس نمی تواند در عین حال که شبان است مبشر هم باشد زیرا کار شبان ایجاب می کند که در یک مکان ثابت بماند و به مردم آن مکان خدمت کند، و بنابراین نمی تواند کار مبشری را که همواره در سفر است انجام دهد.
اگرچه این پنج وظیفه همه به دلایل متفاوت به افراد داده شده است، اما همه برای یک هدف در کلیسا جمع می شوند، برای اینکه «مقدسین را در کاری که برای او انجام میدهند مجهز سازد» (افسسیان 12:4).1 هدف هر خادمی باید تجهیز مردم پاکدل (که معنای کلمۀ مقدسین است) برای خدمت باشد. اما بسیار پیش می آید که آنهایی که در خدمت طوری عمل می کنند که گویی خوانده شده اند، نه برای تجهیز افراد پاکدل بلکه برای سرگرم کردن انسانهایی که در برنامه ها، جلسه های کلیسا، حضور دارند. هر کسی برای یکی از این وظایف فراخوانده می شود باید دائماً نقش و میزان عملکرد خود را در «تجهیز مقدسان برای خدمت» بسنجد. اگرهمۀ خادمان این کار را بکنند، بسیاری از فعالیت هایی را که به اشتباه «خدمت» خوانده می شوند را از کار خود حذف می کنند.
آیا برخی از عطایای خدمت تنها برای کلیسای اولیه بودند؟
(?Were Some Ministry Gifts Only for the Early Church)
تا چه زمانی این عطایای خدمت به کلیسا داده خواهد شد؟ مسیح تا زمانی که مردم پاکدل نیاز به مجهز شدن برای خدمت دارند، این عطایا را به کلیساها خواهد داد، که حداقل تا زمانی که خود بازگردد این دهش ادامه خواهد یافت. کلیساها مدام مومنان تازه تولد یافته را که نیاز به رشد دارند می پذیرند و بقیۀ ما همیشه جای رشد روحانی را داریم.
متاسفانه برخی تصور می کنند که امروز تنها دو نوع خادم داریم، شبان و مبشر، گویی خداوند نقشۀ خود را تغییر داده است. خیر، ما امروز هم مانند کلیسای اولیه به رسول ونبی و معلم نیاز داریم. دلیل اینکه در بیشتر کلیساها نمونه های این عطایا را نمی بینیم این است که عیسی این عطایا را به کلیساهای دروغین، نامقدس و با بشارت نادرست نمی دهد، بلکه آنها را به کلیسای واقعی خود می دهد. در کلیساهای دروغین تنها آنهایی را می بینیم که تلاشی اندک دارند که نقش های عطایای خدمت را انجام دهند (که بیشتر شبان و تعداد معدودی مبشر هستند)، اما به سختی می توانند عطایای خدمت مسح شده و خوانده شده که عیسی به کلیسای خود می دهد ازخود بروز دهند. آنها مطمئناً مردم پاکدل را برای خدمت مجهز نمی کنند، زیرا انجیلی که آنها اعلام می کنند به تقدس منجر نمی شود؛ بلکه به مردم این وعدۀ دروغ را می دهد که بخشیده شده اند. و این افراد خواهان مجهز شدن برای خدمت نیستند و قصد ندادند خود را انکار کنند و صلیب هایشان را بر دوش بکشند.
چطور می توانید بفهمید که فراخوانده شده اید؟
(?How o You Know if You are Called)
چطور شخص می تواند بفهمد که برای یکی از این وظایف در کلیسا فراخوانده شده است؟ اول و پیش از هر چیز دیگری، او ندایی الهی را از جانب خداوند حس می کند. متوجه باری بر روی دوش خود برای انجام کاری خاص می شود. این جریان به سادگی داشتن حسی برای تامین یک نیاز نیست. بلکه اشتیاقی خدادادی است که فرد را مجبور به انجام خدمتی خاص می کند.اگر او واقعاً از جانب خداوند خوانده شده باشد، تا زمانی که خدمت را آغاز نکند راضی نخواهد شد. این مسئله هیچ ارتباطی با مامور شدن از جانب یک فرد یا گروه ندارد. تنها خداوند است که فرا می خواند.
دوم، فردی که فراخوانده شده است خود را برای انجام وظیفه ای که از جانب خداوند بر دوش او گذاشته شده است، مجهز و آماده می بیند. هر یک از این پنج وظیفه تدهینی ماورایی به همراه دارد که فرد را قادر می سازد تا آنچه خداوند از او خواسته است را انجام دهد. تدهین همراه با فراخواندن می آید. اگر تدهینی نباشد، فراخواندنی هم نیست. ممکن است کسی آرزوی انجام خدمت خاصی را داشته باشد، به مدت چهار سال برای تحصیل در مدارس انجیل حضور یابد و خود را برای آن خدمت آماده کند، اما بدون تدهین ا زجانب خداوند شانسی برای موفقیت ندارد.
سوم، فرد فراخوانده شده متوجه خواهد شد که خداوتد فرصت هایی را برا ی او مهیا می کند تا از عطایای خود استفاده کند. به این شکل می تواند خود را با ایمان نشان دهد و نهایتاً فرصت ها، مسئولیت ها و عطایای بیشتری به او داده خواهد شد.
ممکن است کسی احساس و ندای درونی را برای عطایای خدمت حس نکند یا از تدهین خاصی برای انجام وظیفه ای خدادادی آگاه نشود، و یا فرصتی برای استفاده از عطیه ای که فکر می کند دارد، نیابد. چنین کسی نباید تلاش کند چیزی غیر از آنچه خداوند می خواهد باشد. بلکه باید در میان اعضای کلیسا، همسایه ها و محل کار خود فردی مؤثر باشد. حتی اگر برای این پنج خدمت خوانده نشده باشد، برای استفاده از عطایایی که خداوند به او داده شده، فراخوانده شده است و باید تلاش کند که ایمان خود را ثابت کند.
کتاب مقدس پنج عطیۀ خدمت را معرفی می کند، اما این بدان معنا نیست که هر کسی که خواهان انجام وظیفه ای خاص است، خدمتی مشابه آن خواهد داشت. پولس نوشت، « خدمات ما گوناگون است» (اول قرنتیان 5:12)، و اینگونه اعلام کرد که تنوعی میان خادمانی که کار یکسان دارند وجود دارد. به علاوه به نظر می رسد که در این وظایف سطوح مختلفی از تدهین وجود دارد، بنابراین باید هر خدمت را بر اساس میزان تدهین هم طبقه بندی کرد. مثلاً، برخی معلمان به شکلی بیش از معلمان دیگر تدهین شده اند. این مسئله دربارۀ دیگر عطایای خدمت هم صدق می کند. به نظر من هر خادمی می تواند کارها را طوری انجام دهد که منجر به تدهین بیشتر آنها شود مثلاً خود را در طی دوره ای نشان دهند و کاملاً خود را وقف خداوند کنند.
نگاهی دقیق تر به وظیفۀ رسول (A Closer Look at the Office of Apostle)
لغت یونانی که به رسول ترجمه شده است، اِپاستولوس و معنای تحت اللفظی آن «شخص فرستاده شده» است. رسول حقیقی در عهد جدید مومنی است که از جانب خدا به مکان یا مکان های خاصی برای ایجاد کلیسا فرستاده شده است. او بنیاد روحانی ساختمان خدا را ایجاد می کند و میتوان گفت کار او شبیه به کار «مقاطعه کار» است، چنانچه پولس که خود نیز رسول بود نوشت:
زیرا در خدمت خدا، ما همکاران او هستیم و شما مزرعۀ او و عمارت او هستید. من با استفاده از قدرت فیض بخش خدا، مانند یک بنای ماهر بنیادی گذاشتم و اکنون کسی دیگر بر روی آن میسازد (اول قرنتیان 9:3-10، همراه با تاکید).
«بنای ماهر» و یا مقاطعه کار کل پیشرفت تدریجی ساختمان را نظارت می کند، و محصول نهایی را در ذهن خود تجسم می کند. او مانند نجارها و آجرچین ها متخصص نیست. ممکن است بتواند کار آنها را انجام دهد اما احتمالاً به خوبی آنها این کار را نمی کند. به همین ترتیب رسول هم می تواند کار مبشران و شبان ها را انجام دهد اما تا زمانی که کلیسا را بنا می نهد. (پولس رسول معمولاً به مدت شش ماه تا سه سال در یک مکان می ماند).
رسول بهترین شخص برای ایجاد کلیسا و نظارت بر آن برای نگه داشتن روند کلی آن بر اساس طرح خداوند است. رسولان مسئول منصوب کردن مشایخ، شبان ها و یا ناظران برای هدایت کردن جماعت کلیسایی هستند که خود بنانهاده اند (اعمال رسولان 21:14-23، تیطس 5:1 را ببینید).
رسولان حقیقی و رسولان دروغین (True and False Apostles)
به نظر می رسد که امروز برخی از خادمان که تمایل زیادی برای مسئولیت داشتن در کلیسا ها دارند، در اعلام اینکه برای رسول بودن فراخوانده شده اند بسیار سریع عمل می کنند، اما اکثرشان مشکل بزرگی دارند. از آنجایی که آنها کلیسایی را بنا ننهاده اند (و یا شاید یک یا دو کلیسا بنا نهاده باشند) و عطایا و تدهین یک رسول را بر طبق انجیل ندارند، باید شبان های ساده ای را پیدا کنند که به آنها مسئولیتی در کلیساهایشان بدهند. اگر شما شبان هستید، گول این رسولان خود بزرگ بین که تشنۀ قدرت هستند را نخورید. آنها گرگهایی در لباس میش و اغلب در پی کسب پول هستند. کتاب مقدس دربارۀ این رسولان به ما هشدار می دهد (دوم قرنتیان 13:11؛ مکاشفه 2:2 را ببینید). اینکه خود را رسول معرفی کنند، نشان می دهد که رسول نیستند. مشک آن است که خود ببوید.
شبانی که کلیسای خود را ایجاد می کند و سالها آن را شبانی می کند، رسول نیست. چنین شبانهایی را شاید بتوان «شبانهای رسالتی» نامید، چرا که آنها خود پیشگام ساخت کلیسایشان هستند. اما کار آنها با کار رسولان فرق دارد زیرا رسولان مدام در حال بنای کلیسا هستند.
«مُبلغ مذهبی» (نام امروزی آنها) که وظیفه اش ایجاد کلیسا است، اگر به راستی از جانب خدا فرستاده و تدهین شده باشد، در جایگاه یک رسول قرار می گیرد و کار خود را انجام می دهد. از سویی دیگر، مُبلغانی که در ایجاد مدارس انجیل و یا تعلیم شبان فعالیت می کنند، نه رسول که معلم هستند.
خدمت رسولان راستین از طریق علائم و شگفتی هایی که در کمک به او برای ایجاد کلیساها سودمند هستند، مشخص می شود. پولس نوشت:
حتی اگر من هیچ به حساب نیایم باز هم از آن رسولان عالی مقام شما کمتر نیستم. علائمی که رسالت مرا ثابت می کند با صبر تمام در میان شما ظاهر شد: از جمله آیات و عجایب و معجزات بود (دوم قرنتیان 11:12-12).
اگر کسی علائم و شگفتی ها را به همراه خدمتی که می کند نداشته باشد، رسول نیست. واضح است که رسولان حقیقی نادر هستند و در کلیساهای دروغین، ناپاک و کاذب وجود ندارند. من آنها را اغلب در جاهایی پیدا می کنم که هنوز دستهای پرنور انجیل لمسشان نکرده است.
جایگاه عالی رسول (The High Rank of the Apostle)
در هر دو فهرستِ عطایای خدمت در عهد جدید، اولین مورد مسئولیت رسول است که نشان می دهد بالاترین پیشه همین رسالت است (افسسیان 11:4؛ اول قرنتیان 28:12 را ببینید).
هیچ کس خدمت خود را به عنوان رسول آغاز نمی کند. مکن است که او نهایتاً رسول نامیده شود اما کار خود را با این عنوان شروع نمی کند. او باید ابتدا ایمان خود را در طول سالهای موعظه و تعلیم نشان دهد و بعد نهایتاً در جایگاهی که خداوند برایش در نظر گرفته است قرار بگیرد. پولس از شکم مادربرای رسالت خوانده شده بود، اما قبل از اینکه در این جایگاه قرار بگیرد، سالهای زیادی را صرف خدمت کرد (غلاطیان 15:1-1:2 را ببینید). او در واقع کار خود را به عنوان معلم و نبی آغاز کرد (اعمال رسولان 1:13-2 را ببینید) و بعدها زمانی که توسط روح القدس فرستاده شد، به مقام رسالت رسید (اعمال رسولان14:14را ببینید).
بعلاوۀ نام پولس و دوازده شاگرد مسیح، دیگر رسولان در اعمال رسولان 15:1-26؛ 14:14؛ رومیان 7:16؛ دوم قرنتیان 23:8؛ غلاطیان 17:1-19؛ فلیپیان 25:2؛ اول تسالونیکیان 1:1 و6:2 ذکر شده است. (کلمه ای که در دوم قرنتیان 23:8 نماینده و در فلیپیان 25:2 به فرد فرستاده شده ترجمه شده، کلمۀ یونانی اپاستولوس است.) اینگونه این فرضیه که تنها دوازده رسول وجود دارند، رد می شود.
اما تنها دوازده رسول به عنوان «رسولان بره» شناخته شده اند و تنها این دوازده نفر جایگاهی خاص در حکومت هزار سالۀ مسیح خواهند داشت (متی 28:19؛ مکاشفه 14:21 را ببینید). ما دیگر به رسولانی مانند پطرس، یعقوب و یوحنا که به آنها الهام شد تا کتاب مقدس را بنویسند، نیاز نداریم زیرا مکاشفۀ انجیل کامل است. اما، امروز به رسولانی نیاز داریم که کلیساهایی را توسط قدرت روح القدس ایجاد کنند، مانند پولس و رسولان دیگر که چنین کزدند و در کتاب اعمال رسولان نیز شرح آن آمده است.
وظیفۀ نبی (The Office of Prophet)
نبی کسی است که مکاشفه ای ماورایی دریافت می کند و توسط الهام الهی صحبت می کند. طبیعتاً، او دائماً در عطیۀ روحانی نبوت و همچنین در عطایای مکاشفه (کلام حکمت، کلام معرفت، و تشخیص ارواح) مورد استفاده قرار می گیرد.
هر مومنی ممکن است توسط خداوند و زمانی که روح القدس اراده می کند، در عطیۀ نبوت مورد استفاده قرار بگیرد. نبی پیش از هر چیز دیگری، خادمی است که با تدهین موعظه کند و تعلیم دهد. زیرا به نظر می رسد نبی دومین جایگاه را در میان کسانی که خداوند وظایفی را به آنها اعطا کرده است، دارد (ترتیب موجود در اول قرنتیان 28:12 را ببینید)، حتی خادمی که تمام وقت کار می کند نمی تواند جایگاه نبی را به دست آورد تا زمانی که سالها در خدمت باشد. اگر او در این جایگاه قرار بگیرد، تجهیزات ماورایی همراه آن را خواهد داشت.
دو مرد که در عهد جدید نبی نامیده شده اند، یهودا و سیلاس هستند. در اعمال رسولان 32:15 می خوانیم که آنها بسیار در کلیسای انطاکیه نبوت کردند:
و یهودا و سیلاس که نبی بودند با سخنان بسیار آن جماعت را تشویق و تقویت کردند.
آکابوس نبی دیگر ذکر شده در عهد جدید است. در اعمال رسولان 27:11-28 می خوانیم:
در همین احوال چند نفر نبی از اورشلیم به انطاکیه وارد شدند. یکی از آنان که آکابوس نام داشت ، برخاست و با الهام روح قحطی سخت و دنیاگیری را پیش گوئی کرد. این قحطی در زمان سلطنت کلودیوس قیصر اتفاق افتاد.
توجه کنید که به آکابوس کلام حکمت داده شده، چیزی دربارۀ آینده بر او نمایان شد. البته او همه چیز را دربارۀ آینده نمی دانست وتنها متوجه چیزی می شد که روح القدس برای او آشکار می کرد.
در اعمال رسولان 10:21-11، نمونه ای دیگر از کلام حکمت که در خدمت اغابوس بر او فاش شد را می بینیم. این بار این اتفاق برای شخص پولس بود:
پس از چند روز یک نفر نبی به نام آکابوس از یهودیه به آنجا رسید. او پیش ما آمد و کمربند پولس را برداشت و دست و پای خود را با آن بست و گفت: «آنچه روح القدس میگوید اینست که یهودیان مقیم اورشلیم صاحب این کمربند را اینطور خواهند بست و او را به دست بیگانگان خواهند سپرد.»
آیا راهنمایی شخصی و خصوصی خواستن از نبی بر طبق کتاب مقدس و عهد جدید است؟ خیر. زیرا همۀ مومنان روح القدس را درون خود دارند که آنها را راهنمایی می کند. نبی تنها باید برای مومن این نکته را مسجل کند که آنچه او می داند هدایت خداوند در روح اوست. مثلاً زمانی که آکابوس برای پولس پیشگویی کرد، هیچ دستوری مبنی بر آنچه باید انجام بدهد، به او نداد، تنها آنچه پولس می دانست را تایید کرد.
همانطوری که قبلاً هم ذکر شد، پولس پیش از آنکه رسول نامیده شود، در مقام نبی (و معلم) بود (اعمال رسولان 1:13 را ببینید). بنا بر غلاطیان 11:1-12 می دانیم که پولس مکاشفه را از خداوند دریافت کرد، و همچنین تعدادی رویا داشت (اعمال رسولان 1:9-9؛ 9:18-10؛ 17:22-21؛ 11:23؛ دوم قرنتیان 1:12-4 را ببینید).
مانند رسولان راستین، نبی راستین هم در کلیساهای دروغین یافت نمی شود. کلیساهای دروغین از کسانی مانند یهودا، سیلاس و آکابوس دوری می کنند. زیرا نبی حقیقی عدم رضایت خداوند را از نافرمانی آنها آشکار خواهد کرد (کاری که یوحنا هم در دو فصل اول مکاشفه خود در مورد بسیاری از کلیساهای آسیای صغیر انجام داد). کلیسای دروغین رو به چنین کسانی باز نیست.
وظیفۀ معلم (The Office of Teacher)
بر طبق ترتیب موجود در فهرست ثبت شده در اول قرنتیان 28:12، معلم سومین جایگاه را دارد. معلم کسی است که به طور ماورایی تدهین شده تا کلام خداوند را آموزش دهد. اینکه کسی انجیل را تدریس می کند به این معنا نیست که او معلم عهد جدید است. بسیاری از افراد تدریس می کنند زیرا خود را متعهد می دانند یا به این کار علاقه دارند، اما کسی که در جایگاه معلم قرار می گیرد به طور ماورایی عطیۀ تعلیم را دریافت کرده است. او اغلب مکاشفه ای ماورایی را در رابطه با کلام خداوند دریافت می کند و می تواند انجیل را طوری توضیح دهد که قابل فهم و کاربرد پذیر باشد.
آپولوس کسی است که نام او به عنوان معلم در عهد جدید آمده است. پولس خدمت رسالت خود و خدمت تعلیم آپولوس را دراول قرنتیان اینگونه مقایسه کرد:
من کاشتم ، آپولوس آبیاری کرد ولی اصل کار یعنی رشد و نمو باخداست… من بنیادی گذاشتم و اکنون کسی دیگر بر روی آن میسازد (اول قرنتیان 6:3 و 10، همراه با تاکید).
آپولوسِ معلم کاشتن یا بنیان نهادن را انجام نداد بلکه با کلام خداوند، جوانه ها را آبیاری کرد و بر بنیاد موجود دیوارها را ساخت.
آپولوس همچنین در اعمال رسولان27:18 ذکر شده است:
وقتی می خواست به یونان سفر کند برادران از او حمایت کردند و به ایمانداران در آن سرزمین نوشتند که با گرمی از او استقبال نمایند و او از موقع ورود خود به آنجا به کسانی که از راه فیض الهی ایمان آورده بودند یاری بسیار نمود، زیرا در مقابل همه با کوشش بسیار بی اساس بودن ادعاهای یهودیان را ثابت میکرد و با استفاده از کتاب مقدس دلیل می آورد که عیسی، همان مسیح موعود است.
توجه کنید که آپولوس مردمی که مسیحی بودند را «یاری بسیار نمود» و گفته می شد که تعالیم او بسیار «قدرتمند» بود. تعلیم مسح شده همیشه قدرتمند است.
برای کلیسا خدمت تعلیم، مهم تر از معجزه کردن و عطایای شفا است. به همین دلیل است که تعلیم پیش از این عطایا در اول قرنتیان 28:12 قرار می گیرد:
مقصودم این است که خدا در کلیسا اشخاص معینی را بشرح زیر قرار داده است: اول رسولان ، دوم پیامبران ، سوم معلمین و بعد از اینها معجزه کنندگان و شفا دهندگان (همراه با تاکید).
متاسفانه مومنین برخی مواقع بیشتر تمایل به دیدن شفا دارند تا گوش دادن به تعالیم واضح کلام خداوند که رشد معنوی و پاکی را در جان هایشان به وجود می آورد.
انجیل هم از موعظه و هم از تعلیم صحبت می کند. تعلیم منطقی تر و آموزشی تر است، در حالی که موعظه الهامی تر و انگیزشی تر است. مبشران عموماً موعظه می کنند. معلمان و شبان ها عموماً تعلیم می دهند. رسولان تعلیم می دهند و موعظه می کنند. متاسفانه برخی از معتقدان ارزش و بهای تعلیم را نمی دانند. برخی حتی تصور می کنند که سخنرانانی که بلند و تند صحبت می کنند تدهین شده اند! مسلماً اینطور نیست.
مسیح بهترین نمونۀ معلم تدهین شده است. تعالیم او بخشی نفوذی از خدمت او بود و به همین دلیل برخی او را «معلم» خطاب می کردند (متی 19:8؛ مرقس 35:5، یوحنا 28:11).
برای مطالعۀ بیشتر درباره معلمان و تعلیم، اعمال رسولان 42:2؛ 21:5، 25، 28، 42؛ 22:11-26؛ 1:13؛ 35:15؛ 11:18؛ 18:20-20؛ 30:28-31؛ رومیان 6:12-7؛ اول قرنتیان 17:4؛ غلاطیان 6:6؛ کولسیان 28:1؛ اول تیموتائوس 11:4-16؛ 17:5؛ 2:6؛ دوم تیموتائوس 11:1؛ 2:2 و یعقوب 1:3 را ببینید. آخرین مورد از کتاب مقدس در این فهرست به ما نشان می دهد که معلمان روز داوری سخت تری خواهند داشت و بنابراین باید دربارۀ آنچه آموزش می دهند بسیار آگاه باشند. آنها باید فقط کلام خداوند را آموزش دهند.
وظیفۀ مبشر (The Office of Evangelist)
مبشر کسی است که تدهین شده است تا انجیل را موعظه کند. پیام او برای این است که مردم را به توبه کردن و ایمان آوردن به مسیح تشویق کند. پیام های او با معجزاتی همراه است تا توجه کافران را جلب کند و آنها را متقاعد کند که پیامشان سودمند است.
شکی نیست که در کلیسای اولیه مبشران بسیاری بودند، اما تنها نام یک نفر در کتاب اعمال رسولان به عنوان مبشر ثبت شده است. نام این شص فیلیپس است: « به خانۀ فیلیپس مبشر که یکی از آن هفت نفری بود که در اورشلیم انتخاب شده بودند ، رفتیم و پیش او ماندیم» (اعمال رسولان 8:21، همراه با تاکید).
فیلیپس خدمت خود را به عنوان پیش خدمت (و یا شاید شماس) آغاز کرد (اعمال رسولان 1:6-6 را ببینید). او زمان آزار و اذیت کلیساها که ناشی از شهادت استیفان بود، مبشر شد. او انجیل را ابتدا در سامریه موعظه کرد:
فیلیپس به شهری از سامره وارد شد و در آنجا به اعلام نام مسیح پرداخت. و مردم یکدل و با اشتیاق به سخنان او گوش میدادند و معجزاتی را که انجام می داد می دیدند. ارواح ناپاک با فریاد از مبتلایان بسیار خارج می شدند و عدۀ زیادی از مفلوجان و لنگان شفا می یافتند. و در آن شهر شادی عظیمی بر پا شد (اعمال رسولان 5:8-8).
توجه کنید که فیلیپس یک پیغام داشت. مسیح! هدف او ایجاد شاگرد (پیروان فرمانبردار مسیح) برای مسیح بود.
او ازعیسی به عنوان معجزه گر، پسر خدا، خداوند، منجی و داوری که به زودی می آید نام برد. او مردم را تشویق کرد که توبه کنند و از خدای او پیروی کنند.
همچنین توجه کنید که فیلیپس مجهز به علائم و شگفتی های ماورایی بود که به پیغام او اعتبار می دادند. کسی که مبشر شود با عطایای شفا و دیگر عطایای معنوی تدهین می شود. کلیسای دروغین فقط مبشرین دروغین دارد که انجیلی نادرست را اعلام می کنند. امروز جهان پر است از مبشران این چنینی ، و مسلماً خداوند پیغام آنها را با معجزه و شفا تایید نمی کند. زیرا آنها انجیل او را موعظه نمی کنند. آنها در واقع نام مسیح را اعلام نمی کنند بلکه اغلب دربارۀ نیازهای مردم و اینکه چطور عیسی به آنها زندگی پر از نعمت می دهد، صحبت می کنند و یا از فرمولی برای رستگاری حرف می زنند که شامل توبه نیست. آنها مردم را به سمت تغییری هدایت می کنند که احساس گناه آنها را تسکین می دهد اما آنها را نجات نمی دهد. نتیجۀ مواعظ آنها این است که مردم شانس کمتری برای تولد دوباره خواهند داشت زیرا اینگونه آنها تصور می کنند که نیازی نیست چیزی را که دارند به دست آورند. چنین مبشرانی در واقع کمک می کنند که پادشاهی شیطان بنا شود.
کار مبشر در کنار دیگر عطایای خدمت در اول قرنتیان 28:12 ذکر نشده بلکه این خدمت در افسسیان 11:4 نام برده شده است. اما من تصور می کنم که در آنجا ارجاع به «معجزات و عطایای شفا» در مورد کار مبشر هم صدق می کند چرا که اینها در خدمت فیلیپس مبشر هم وجود داشتند و طبیعتاً به خدمت مبشر رسمیت می بخشند.
بسیاری از کسانی که کلیسا به کلیسا می روند و خود را مبشر می نامند در واقع مبشر نیستند زیرا آنها در ساختمان کلیسا و برای مسیحیان موعظه می کنند و مجهز به معجزات وعطایای شفا نیستند. (برخی از آنها وانمود می کنند که این عطایا را دارند ولی فقط می توانند افراد ساده را گول بزنند. بزرگترین معجزات آنها این است که با هل دادن مردم آنها را واداو به غش کردن می کنند.) این خادمانِ در سفر، شاید معلم، واعظ و یا تشویق کننده باشند (رومیان 8:12 را ببینید)، اما نمی توانند در جایگاه مبشر قرار بگیرند. اما احتمال دارد که خداوند خدمت کسی را با وعظ و تشویق شروع کند و بعدها او را به جایگاه مبشر برساند.
برای مطالعۀ بیشتر وظیفۀ مبشر، اعمال رسولان 4:8-40 را که گزارشی از خدمت فیلیپس است، بخوانید. در آیات دقت کنید به اهمیت ارتباط میان عطایای خدمت (به ویژه در آیات 14-25) و اینکه چطور فیلیپس نه تنها انجیل را برای جمعیت موعظه کرد بلکه از طرف خداوند برای خدمت تک به تک هم هدایت شد (25:8-39 را ببینید).
به نظر می رسد که مبشران ماموریت دارند که کسانی را که به مسیحیت گرویده اند غسل تعمید دهند، اما نباید لزوماً به تعمید آنها در روح القدس کمک کنند، زیرا این کار اصولاً وظیفۀ رسولان یا شبان ها/ مشایخ/ ناظرین است.
وظیفۀ شبان (The Office of Pastor)
در دو فصل اول نقش شبان بر اساس انجیل را با نقش شبان یک کلیسای رسمی متوسط مقایسه کردم. اما هنوز هم مطالبی برای گفتن راجع به خدمت شبان وجود دارد.
برای اینکه آنچه کتاب مقدس راجع به وظیفۀ شبان آموزش می دهد را خوب بفهمیم، لازم است که سه کلمۀ کلیدی یونانی را بفهمیم. در زبان یونانی این سه لغت، 1) پویمِن، 2) پرسباتِروس، 3) اِپیسکوپوس هستند. ترجمۀ آنها به این ترتیب است: 1) چوپان یا شبان، 2) شیخ ، 3) ناظر یا اسقف.
لغت پویمِن هجده بار در عهد جدید یافت می شود و هفده بار به چوپان و یک بار به شبان ترجمه شده است. شکل فعلی این کلمه، پویمِینو است که یازده بار یافت می شود و اغلب به چوپان ترجمه شده است.
کلمۀ یونانی پرسباتِروس شصت و شش بار در عهد جدید یافت می شود و شصت بار به شیخ یا مشایخ ترجمه شده است.
نهایتاً کلمۀ یونانی اِپیسکوپوس پنج بار در عهد جدید یافت می شود و چهار بار به ناظر ترجمه شده است. نسخۀ انگلیسی کینگ جیمز آن را به اسقف برگردانده است.
همۀ این سه کلمه به یک پست در کلیسا بر می گردند، و به طور تبادل پذیر استفاده می شوند. هربار که پولس رسول کلیسایی را بنا نهاد، مشایخی (پرسباتِروس) را برای مراقبت از جماعت آن تعیین کرد (اعمال رسولان 23:14؛ تیطس 5:1 را ببینید). مسئولیت آنها عمل به عنوان ناظر (اِپیسکوپوس) و شبان (پویمِینو) در برابر رمه شان بوده است. برای مثال در اعمال رسولان17:20 می خوانیم:
پولس از میلیتس پیامی به افسس فرستاد و رهبران کلیسا (پرسباتِروس) را فرا خواند (همراه با تاکید).
و پولس به این مشایخ کلیسا چه گفت؟
مواظب خود و مواظب آن گله ای باشید که روح القدس شما را به نظارت (اِپیسکوپوس ) آن برگزیده است و چون شبانان، کلیسائی راکه خداوند با خون خود خریده است پرورش دهید (پویمِینو) (اعمال رسولان 28:20، همراه با تاکید).
به کاربرد تبادل پذیر این سه کلمه دقت کنید. اینها سه وظیفه و مسئولیت جداگانه نیستند. پولس به مشایخ گفت که آنها ناظرینی هستند که مانند شبانان عمل می کنند.
پطرس در رسالۀ اول خود نوشت:
من که یک رهبر کلیسا هستم و شاهد زحمات مسیح بودم و در آن جلال که قرار است به زودی ظاهر شود شریک و سهیم خواهم بود ، از شما رهبران کلیسا(پرسباتِروس) تقاضا می کنم : از گله ای که خدا به شما سپرده است شبانی (پویمِینو) و مراقبت کنید و کاری که انجام می دهید از روی اجبار نباشد ، بلکه چنان که خدا می خواهد آن را از روی میل و رغبت انجام دهید ، نه به منظور منفعت شخصی بلکه با حسن نیت و علاقه. سعی نکنید بر آنانی که به دست شما سپرده شده اند خداوندی نمائید ، بلکه برای آن گله نمونه باشید و شما در وقتی که شبان اعظم ظاهر می شود تاج پرجلال را خواهید ربود که هرگز پژمرده نمی شود (اول پطرس 1:5-4، همراه با تاکید).
پطرس به مشایخ کلیسا گفت که گله هایشان را شبانی کنند. فعلی که اینجا به شبانی کردن ترجمه شده، در افسسیان 11:4 به شبان ترجمه شده است:
او (عیسی) عطایای مختلفی به مردم بخشید یعنی : بعضی را برای رسالت ، بعضی را برای نبوت، بعضی را برای بشارت و بعضی را برای شبانی و تعلیم برگزید (همراه با تاکید).
این بخش از کتاب مقدس هم نشان می دهد که ناظران و شبانها یکی هستند.
پولس همچنین لغات مشایخ کلیسا (پرسباتِروس) و ناظران (اپیسکوپوس) را در تیطس 5:1-7 به طور تبادل پذیر استفاده کرد:
تو را برای این در جزیرهً کریت به جا گذاشتم تا کارهای عقب افتاده را سر و سامان دهی و چنان که شخصاً به تو دستور دادم ، رهبرانی (مشایخ) برای کلیساها در هر شهر تعیین کن… چرا که رهبران (مشایخ) باید اشخاصی بی عیب و بی آلایش باشند (همراه با تاکید).
بنابراین منطقی نیست که بگوییم شبان، مشایخ کلیسا و ناظران وظیفه و مسئولیت یکسان ندارند. بنابراین همۀ چیزهایی که راجع به ناظران و مشایخ در رساله های عهد جدید نوشته شد، برای شبان ها هم کاربرد دارد.
ادارۀ کلیسا (Church Governance)
از آیاتی که در بالا ذکر شد مشخص است که به مشایخ کلیسا / شبان ها / ناظران نه تنها نظارت روحانی کلیسا بلکه اختیار دیوانی هم داده شده است. تقریباً واضح است مشایخ کلیسا / شبان ها / ناظران مسئول هستند و اعضای کلیسا باید تسلیم آنها باشند:
از رهبران خود اطاعت و پیروی کنید ، زیرا آنان پاسداران جانهای شما هستند و در برابر خدا مسئولند (عبرانیان 17:13).
البته هیچ مسیحی نباید تسلیم شبانی باشد که خود تسلیم خداوند نیست، بلکه باید بتواند تشخیص دهد که هیچ شبانی کامل نیست.
مشایخ کلیسا / شبان ها / ناظران در کلیسایشان اختیار دارند مانند پدر که در خانوادۀ خود دارای اختیار است:
سرپرست کلیسا (شبان، ناظر، مشایخ) باید مردی بی عیب باشد… باید خانواده خود را به خوبی اداره کند و فرزندانش را طوری تربیت نماید که از او با احترام کامل اطاعت کنند (زیرا اگر مردی نتواند خانوادۀ خود را اداره کند پس چگونه می تواند از کلیسای خدا توجه نماید؟) (اول تیموتائوس 2:3-5، همراه با تاکید).
پولس اینگونه ادامه داد،
رهبرانی (شبان، ناظر، مشایخ) را که به خوبی رهبری می کنند مخصوصأ آنانی که در وعظ و تعلیم زحمت می کشند باید مستحق دریافت مزد دو برابر دانست (اول تیموتائوس 17:5، همراه با تاکید).
روشن است که مشایخ باید کلیسا را اداره کنند.
مشایخی که بر طبق کتاب مقدس انتخاب نشده اند (Unscriptural Elders)
بسیاری از کلیساها تصور می کنند که روش اداره شان بر اساس انجیل است چرا که آنها مشایخی دارند که کار اداره کردن کلیسا را بر عهده دارند، اما مشکل اینجاست که برداشت آنها از مفهوم مشایخ کلیسا نادرست است. در این کلیساها مشایخ اغلب از میان مردمی که به آن کلیسا می آیند انتخاب می شوند و از آنها به عنوان «هیئت مشایخ» یاد می شود. اما اینان بنابر تعاریف انجیل مشایخ نیستند. اگر شرایطی را بررسی کنیم که پولس برای شخصی که قرار است در این مقام قرار بگیرد، نام برد، مسئله تقریباً روشن می شود. پولس نوشت که مشایخ کلیسا باید مسئولیت تمام وقت تعلیم/موعظه را داشته باشند و دستمزد دریافت کنند، و ادارۀ کلیسا نیز بر عهده شان باشد (اول تیموتائوس 4:3-5؛ 17:5-18؛ تیطس 9:1 را ببینید). به ندرت کسانی که امروز این مسئولیت را دارند، واقاً شایستۀ آن هستند. به آنها دستمزدی پرداخت نمی شود، آنها موعظه نمی کنند و تعلیم نمی دهند و به طور تمام وقت برای کلیسا کار نمی کنند و به ندرت می دانند که چطور می توان کلیسا را اداره کرد.
ادارۀ کلیسا که بر اساس کتاب مقدس انجام نمی پذیرد، بیش از هر چیز دیگری علت مشکلات در کلیساهای محلی است. زمانی که افراد نالایق کلیسا را اداره می کنند، مشکلات آغاز می شوند. به این ترتیب در به روی کشمکش، خطر و نابودی کلی کلیسا باز می شود. چنین روشی برای ادارۀ کلیسا مانند این است که به شیطان خوش آمد بگوییم.
من این مطالب را برای شبان های کلیساهای رسمی و همچنین کلیساهای خانگی می نویسم. برخی از شبان های کلیساهای رسمی ممکن است کلیساهایی را شبانی کنند که ساختار اداره کردن در آنها بر طبق انجیل نبوده است و مشایخ از میان مردم کلیسا انتخاب می شوند. این روش اداره کردن بدون توسعۀ کشمکش قابل تغییر نیست.
توصیۀ من به چنین شبان هایی این است که نهایت تلاش خود را به کار ببرند تا شیوۀ ادارۀ کلیسایی که در آن مسئولیت دارند را تغییر دهند و در مقابل اختلافات موقتی بردبار باشند، و اگر هیچ کاری نکنند در آینده دائماً مشکلاتی به وجود خواهد آمد. اگر او موفق به صبر پیشه کردن در مقابل مشکلات موقتی شود، از بروز مشکلات در آینده هم جلوگیری می شود. اما اگر موفق نشود، می تواند کلیسایی جدید را آغاز کند و از ابتدا کار خود را بر طبق کتاب مقدس انجام دهد.
با وجود رنجی که متحمل می شود، در مدتی طولانی می تواند بیشتر برای ملکوت خداوند مثمر ثمر باشد. اگر آنهایی که کلیسا را اداره می کنند شاگردان واقعی عیسی مسیح باشند، او راحت تر می تواند آنها را برای تغییر روش ادارۀ کلیسا متقاعد کند، اگر بتواند از طریق کتاب مقدس آنها را در مورد تغییرات لازم قانع کند.
تعدد مشایخ؟ (?The Plurality of Elders)
برخی اشاره دارند به این نکته که مشایخ در کتاب مقدس همیشه به صورت جمع آمده، بنابراین اینکه تنها یک شیخ / شبان / ناظر برای رهبری مردم داشته باشیم، مغایر با کتاب مقدس است. اما به نظر من چنین تفکری دلیل قاطعی نیست. انجیل همچنین می گوید که در برخی شهرها بیش از یک نفر نظارت کلیسا را بر عهده دارد، اما این بدان معنا نیست که این مشایخ در رابطه با مردم حاضر در کلیسا هم رتبه بودند. مثلاً، زمانی که پولس مشایخ را از افسس گرد هم جمع کرد (اعمال رسولان 17:20 را ببینید)، واضح است که این مشایخ همه از یک شهر بودند که در آن کل اعضای بدن هزاران و بلکه دهها هزار نفر بودند (اعمال رسولان 19:19 را ببینید). بنابراین گروههای زیادی در افسس بوده اند و این احتمال وجود دارد که هر یک از این مشایخ ناظر یک کلیسای خانگی بوده اند.
در کتاب مقدس هیچ مثالی وجود ندارد که نشان دهد خداوند گروهی را برای انجام کاری فراخوانده باشد. زمانی که می خوست بنی اسراییل را از مصر رهایی دهد، مردی را (موسی) را فراخواند تا رهبر آنان باشد. دیگران برای کمک به موسی فراخوانده شدند، اما همه تابع او بودند و مانند او همه در قبال یک گروه کوچکتر مسئولیت داشتند. این الگو بارها در کتاب مقدس آمده است. زمانی که خداوند کاری دارد، شخصی را فرا می خواند تا عهده دار آن شود و افراد دیگری را برای کمک به آن شخص فرا می خواند.
بنابراین بعید به نظر می رسد که خداوند گروهی از مشایخ را با اختیار یکسان فرا بخواند تا کلیساهای خانگی بیست نفره را نظارت کنند. چنین تصوری مانند دعوتی برای نزاع و درگیری است.
البته این بدان معنا نیست که هر کلیسای خانگی باید توسط یک و تنها یک نفر نظارت شود. بلکه منظور این است که اگر در کلیسایی بیش از یک شیخ وجود دارد، مشایخ جوان تر و به لحاظ روحانی نابالغ تر، در مقابل مشایخ بالغ و مُسن تسلیم باشند. بر طبق کتاب مقدس نه مدارس انجیل بلکه کلیساها هستند که زمینۀ تربیت مشایخ کلیسا / شبان ها / ناظران جوان فراهم می کنند و بنابراین ممکن و حتی مطلوب و خوشایند است که در هر کلیسای خانگی چندین شیخ / شبان / ناظر حضور داشته باشند و جوانترها شاگردی افراد مسن را بکنند.
من این پدیده را در کلیساهایی که فرضاً توسط مشایخ «هم رتبه» نظارت می شوند، مشاهده کرده ام. همیشه یکی است که بقیه برای هر چیزی به او مراجعه می کنند. و یا یکی بر بقیه تسلط دارد و بقیه مطیع او هستند. در غیر این صورت نهایتاً اختشاش به وجود خواهد آمد. حقیقت این است که حتی گروهها هم یک نفر را به عنوان رییس انتخاب می کنند. زمانی که گروهی مامور انجام کاری می شوند، خود متوجه می شوند که یک نفر باید رهبری را به عهده بگیرد. در کلیسا هم این مسئه صدق می کند.
به علاوه، بنا بر سخنان پولس در اول تیموتائوس 4:3-5، مسئولیت مشایخ برابر با مسئولیت پدران است. مشایخ باید بتوانند اعضای خانوادۀ خود را مدیریت کنند، در غیر این صورت شایستگی نظارت بر کلیسا را ندارند. اما یک خانواده با دو پدر چطور اداره می شود؟ مسلماً مشکلاتی به وجود خواهد آمد.
مشایخ کلیسا / شبان ها / ناظران باید در بدنه ای بزرگتر سازماندهی شوند و به این صورت مسئولیتی دوجانبه میان آنها وجود دارد که می تواند زمان بروز مشکل کمک کننده باشد. پولس از «دادگاه روحانی» (اول تیموتائوس 14:4 را ببینید) نوشت که جلسه ای متشکل از پرسباتروس (مشایخ) و مردان دیگری که عطایای خدمت داشتند بوده است. اگر رسولی که بنیاد می نهد در بین آنان باشد، او هم می تواند کمکی باشد در حل مشکلاتی که در کلیسای محلی و به دلیل اشتباهات رهبر کلیسا به وجود آمده است. زمانی که شبانهای کلیساهای رسمی گمراه می شوند، نتیجه بروز مشکلات بزرگتر به دلیل ساختار کلیسا خواهد بود. ساخنمان و برنامه ای برای ادامه وجود دارد. اما کلیساهای خانگی با اشتباهات شبان ها می توانند برای همیشه منحل شوند و اعضای آن نیز به کلیساهای دیگر خواهند پیوست.
قدرت و توانایی در خدمت (Authority to Serve)
این که خداوند به شبان قدرت روحانی و حکومتی در کلیسایش می دهد، متضمن این نیست که او می تواند بر مردم سلطه داشته باشد. او خداوند آنها نیست، عیسی خداوندشان است. آنها نه گلۀ او بلکه گلۀ عیسی هستند.
از گله ای که خدا به شما سپرده است شبانی و مراقبت کنید و کاری که انجام می دهید از روی اجبار نباشد، بلکه چنان که خدا می خواهد آن را از روی میل و رغبت انجام دهید ، نه به منظور منفعت شخصی بلکه با حسن نیت و علاقه. سعی نکنید بر آنانی که به دست شما سپرده شده اند خداوندی نمائید ، بلکه برای آن گله نمونه باشیدو شما در وقتی که شبان اعظم ظاهر می شود تاج پرجلال را خواهید ربود که هرگز پژمرده نمی شود (اول پطرس 2:5-4، همراه با تاکید).
هر شبانی باید به خاطر خدمتی که کرده، در برابر تخت داوری عیسی پاسخگو باشد.
به علاوه در مسائل مالی مشایخ کلیسا / شبان ها / ناظران، نباید به تنهایی عمل کنند. اگر قرار است پولی مرتباً و یا گاه به گاه جمع شود، سایر افراد کلیسا باید مسئول نگهداری سوابق مالی باشند تا بی اعتمادی در رابطه با استفاده از مبالغ پیش نیاید (دوم قرنتیان 18:8-23 را ببینید). کسانی که مسئولیت مسایل مالی را به عهده می گیرند می توانند گروهی منتخب یا منتصب باشند.
پرداخت حقوق مشایخ (Paying Elders)
کتاب مقدس نشان می دهد که مشایخ کلیسا / شبان ها / ناظران باید حقوق دریافت کنند چرا که آنها کارکنان تمام وقت کلیسا هستند. پولس نوشت،
رهبرانی را که به خوبی رهبری می کنند مخصوصأ آنانی که در وعظ و تعلیم زحمت می کشند باید مستحق دریافت مزد دو برابر دانست زیرا کتاب مقدس می فرماید: «دهان گاوی را که خرمن می کوبد نبند» و «کارگر مستحق مزد خود می باشد» (اول تیموتائوس 17:5-18).
موضوع روشن است، پولس حتی از کلمۀ مزد استفاده کرد. جملۀ مبهم او، رهبرانی را که به خوبی رهبری می کنند مخصوصأ آنانی که در وعظ و تعلیم زحمت می کشند باید مستحق دریافت مزد دو برابر دانست، وقتی فحوای کلام را در نظر بگیریم قابل فهم می شود. در آیات قبل از این آیات، پولس به طور غیرقابل اشتباه از مسئولیت کلیسا برای حمایت مالی از بیوگان که حامی دیگری نداشتند و با کلمات همانند نوشته است: «بیوه زنانی را که واقعاً بیوه هستند مورد توجه قرار بده» (اول تیموتائوس 3:5-16 را ببینید). بنابراین در این متن «مورد توجه قرار دادن» به معنای حمایت مالی است. مشایخی که به خوبی رهبری می کنند دو برابر باید مورد توجه قرار بگیرند و حداقل دوبرابر بیوگان و اگر فرزندانی دارند، حتی بیشتر از بیوگان باید دریافت کنند.
کلیساهای رسمی سراسر جهان شبان های خود را حمایت می کند (حتی در کشور های فقیر)، اما به نظر می رسد که بسیاری از کلیساهای خانگی سراسر دنیا به ویژه آنهایی که در غرب هستند، شبان های خود را حمایت مالی نمی کنند. به نظر من چنین چیزی تا حدی به دلیل این حقیقت است که انگیزۀ بسیاری از مردم برای پیوستن به کلیساهای خانگی این است که آنها روحی طغیان گر دارند و به دنبال آسان ترین شکل مسیحیت که وجود دارد هستند و آن را یافته اند. آنها می گویند که به کلیسای خانگی پیوسته اند زیرا می خواستند که از اسارت کلیساهای رسمی فرار کند، اما حقیقت این است که آنها می خواهند از تعهد به مسیح فرار کنند. آنها کلیساهایی را یافته اند که نسبت به آن تعهد مالی ندارند، کلیساهایی که درست در نقطۀ مقابل آنچه عیسی از شاگردانش انتظار دارد قرار دارند. آنهایی که خدایشان پول است و این مسئله را با اندوختن گنج هایشان بر روی زمین به جای آسمانها، ثابت می کنند، شاگردان حقیقی عیسی نیستند (متی 19:6-24؛ لوقا 33:14 را ببینید). کسی که مسیحی بودنش بر نحوۀ استفادۀ او از مال و دارایی اش تاثیر نمی گذارد، اصلاً مسیحی نیست.
کلیساهای خانگی که ادعا می کنند ساختاری بر اساس انجیل دارند باید شبان هایشان را حمایت کنند، و همچنین به فقرا و حمایت از آنها توجه داشته باشند. در بخشش و همۀ مسائل مالی باید بسیار بهتر از کلیساهای رسمی عمل کنند، چرا که ساختمان و کارکنانی وجود ندارند که بابت آنها پولی پرداخت کنند. تنها با پرداخت عشریه توسط ده نفر می توان حقوق شبان را پرداخت کرد. ده نفر که بیست درصد از درآمد خود را می دهند می توانند به راحتی یک شبان و یک مبشر را که در سطح شبان زندگی می کند، تامین کنند.
شبان ها چه می کنند؟ (?What Do Pastors Do)
فرض کنید که از یکی از حضار معمولی کلیسا می پرسیم، «کارهای زیر را چه کسی باید انجام دهد؟»
چه کسی باید انجیل را با افراد نجات نایافته در میان بگذارد؟ زندگی پاک داشته باشد؟ دعا کند؟ دیگر معتقدان را موعظه، تشویق و کمک کند؟ دستهایش را بر روی انسانها بگذارد و آنها را شفا دهد؟ بار دیگران را به دوش کشد؟ از عطایای خود از طرف کلیسا استفاده کند؟ خود را انکار و برای ملکوت خداوند فدا کند؟ شاگرد برای مسیح ایجاد کند و آنها را غسل تعمید دهد و به آنها یاد دهد که از فرامین مسیح اطاعت کنند؟
بسیاری از حضار بدون تردید اینگونه پاسخ خواهند داد، «اینها همه مسئولیت شبان است.» اما آیا این پاسخ درست است؟
بر طبق کتاب مقدس، هر مومنی باید انجیل را با افراد نجات نایافته در میان بگذارد:
اما ترس مسیح در دلهای شما باشد و او را خداوند خود بدانید و اگر کسی علت امید شما را می پرسد، همیشه آماده جواب باشید (اول پطرس 15:3).
همۀ مومنان باید پاک زندگی کنند:
بلکه چنانکه خدائی که شما را خوانده است پاک است شما نیز در تمام رفتارتان پاک باشید. زیرا کتاب مقدس می فرماید: «شما باید پاک باشید، زیرا من پاک هستم» (اول پطرس 15:1-16).
همۀ مومنان باید دعا کنند:
همیشه شادمان باشید و پیوسته دعا کنید (اول تسالونیکیان 16:5-17).
همۀ مومنان باید دیگر مومنان را وعظ، تشویق و کمک کنند:
ای برادران ، از شما استدعا می کنم افراد تنبل و بیکار را توبیخ کنید ، اشخاص ترسو را دلداری دهید، از ضعیفان پشتیبانی کنید و نسبت به همه مردم بردبار باشید (اول تسالونیکیان 14:5، همراه با تاکید).
همۀ مومنان باید از بیماران عیادت کنند:
وقتی عریان بودم مرا پوشانیدید ، وقتی بیمار بودم به عیادت من آمدید و وقتیکه در زندان بودم از من دیدن کردید (متی 36:25).
دیگر مسئولیت ها (More Responsibilities)
اما آنچه در بالا عنوان شد تمام مسئله نیست. همۀ مومنان باید دست بر روی بیماران بگذارند و آنها را شفا دهند:
و اين آيات همراه ايمانداران خواهد بود كه به نام من ديوها را بيرون كنند و به زبانهاي تازه حرف زنند و مارها را بردارند و اگر زهر قاتلي بخورند، ضرري بديشان نرساند و هرگاه دستها بر مريضان گذارند، شفا خواهند يافت» (مرقس 17:16-18، همراه با تاکید).
همۀ مومنان باید بار دوستان مومن خود را بر دوش بکشند:
بارهای یکدیگر را حمل کنید و به این طریق قانون مسیح را بجا خواهید آورد (غلاطیان 2:6).
همۀ مومنان باید از عطایای خود به نفع دیگران استفاده کنند:
بنابر این ما باید عطایای مختلفی را که خدا بر طبق فیض خود به ما داده است بکار ببریم : اگر عطیۀ ما اعلام کلام خداست باید آنرا به فراخور ایمانی که داریم انجام دهیم. اگر خدمت کردن است باید خدمت کنیم. اگر تعلیم دادن است باید تعلیم بدهیم اگر تشویق دیگران است باید چنان کنیم. مرد بخشنده باید با سخاوت و مدیر، باید پرکار باشد و شخص مهربان با خوشی خدمت خود را انجام دهد (رومیان 6:12-8).
همۀ مومنان می بایست خود را انکار و برای خاطر انجیل خود را فدا کنند:
پس مردم را با شاگردان خود خوانده، گفت: «هر كه خواهد از عقب من آيد، خويشتن را انكار كند و صليب خود را برداشته، مرا متابعت نمايد. زيرا هر كه خواهد جان خود را نجات دهد، آن را هلاك سازد؛ و هر كه جان خود را به جهت من و انجيل بر باد دهد آن را برهاند (مرقس 34:8-35، همراه با تاکید).
همۀ مومنان می بایست شاگرد برای مسیح ایجاد کنند و آنها را غسل تعمید دهند و به آنها آموزش دهند که از فرامین عیسی اطاعت کنند:
پس هر گاه کسی حتی کوچکترین احکام شریعت را بشکند و به دیگران چنین تعلیم دهد در پادشاهی آسمانی پست ترین فرد محسوب خواهد شد حال آنکه هر کس شریعت را رعایت کند و به دیگران نیز چنین تعلیم دهد در پادشاهی آسمانی بزرگ خوانده خواهد شد (متی 19:5، همراه با تاکید).
شما که تا این موقع می بایست معلم دیگران می شدید هنوز احتیاج دارید که پیام خدا را از الفبا به شما تعلیم دهند. شما به جای غذای قوی به شیر احتیاج دارید (عبرانیان 12:5، همراه با تاکید).
پس بروید و همه ملتها را شاگرد من سازید و آنها را به نام پدر و پسر و روح القدس تعمید دهیدو تعلیم دهیدکه همه چیزهائی را که به شما گفته ام انجام دهند و بدانید که من هر روزه تا اتقضای عالم با شما هستم» (متی 19:28-20، همراه با تاکید).2
تمام این مسئولیت ها بر عهدۀ همۀ مومنان گذاشته شده است، اما بیشتر کسانی که به کلیساها می آیند فکر می کنند اینها وظایف شبان است! احتمالاً دلیل این مسئله این است که خود شبان ها اغلب تصور می کنند که همۀ این کارها تنها بر عهدۀ آنها است.
پس شبان ها چه باید بکنند؟ (?So What are Pastors Supposed to do)
اگر تمام اینها بر عهدۀ همۀ مومنان است پس وظیفۀ شبان چیست؟ ساده است! آنها باید مومنان پاکدل برای انجام این کارها مجهز کنند (افسسیان 11:4-12 را ببینید). آنها فراخوانده شده اند تا به مومنان پاکدل اطاعت از فرامین مسیح را آموزش دهند (متی 19:28-20 را ببینید) با پند و مثال (اول تیموتائوس 2:3؛ 12:4-13؛ 17:5؛ دوم تیموتائوس 2:2؛ 16:3-4:4؛ اول پطرس 1:5-4 را ببینید).
کتاب مقدس روشن تر از این نمی توانست این مساله را بیان کند. نقش شبان بر اساس انجیل این نیست که تا می تواند مردم را برای برنامه های روزهای یکشنبه جمع کند. بلکه او باید «آنها را به صورت افرادی بالغ در مسیح به خدا تقدیم کند» (کولسیان 28:1). شبانهایی که مطابق با انجیل عمل کنند گوش مردم را نخواهند خواراند (دوم تیموتائوس 3:4)؛ بر اساس کلام خداوند، آنها تعلیم می دهند، تربیت می کنند، تشویق می کنند، نصیحت می کنند، اصلاح می کنند، ملامت و توبیخ می کنند (دوم تیموتائوس 16:3-4:4 را ببینید).
پولس در نامۀ اول خود به تیموتائوس برخی از شرایطی که هر مردی برای شبان بودن باید داشته باشد را نام می برد. چهارده مورد از این پانزده مورد دربارۀ شخصیت او است و همین نشان می دهد که سبک زندگی او مهمترین مسئله است:
این گفته درست است که اگر کسی مایل به سرپرستی در کلیسا باشد در آرزوی کار بسیار خوبی است. سرپرست کلیسا باید مردی بی عیب، صاحب یک زن، خویشتندار، هوشیار، منظم، مهمان نواز و معلمی توانا باشد. او باید ملایم و صلح جو باشد، نه میگسار و جنگجو و پول پرست. بلکه باید خانواده خود را به خوبی اداره کند و فرزندانش را طوری تربیت نماید که از او با احترام کامل اطاعت کنند، زیرا اگر مردی نتواند خانوادۀ خود را اداره کند پس چگونه می تواند از کلیسای خدا توجه نماید؟ او نباید تازه ایمان باشد مبادا مغرور گشته مثل ابلیس محکوم شود. علاوه بر این ، او باید در میان افراد خارج از کلیسا نیکنام باشد تا مورد سرزنش واقع نگردد و به دام ابلیس نیفتد (اول تیموتائوس 1:3-7).
اگر این شرایط را با شرایطی که کلیساهای رسمی هنگام جستجو برای یافتن شبان جدید تعیین می کنند، مقایسه کنیم، به مشکل اساسی و ریشه ای که این کلیساها دارند، پی می بریم. آنها در پی یافتن شخصی مدیر/ پذیرایی کننده / سخنرانی که نطقی کوتاه ایراد می کند/ متولی/ روانشناس/ هدایت کنندۀ فعالیت ها و برنامه ها/ افزایش دهندۀ موجودی/ دوست همه و پرکار هستند.آنها کسی را می خواهند که «خدمت کلیسا را اداره کند.» اما ناظر بالاتر از هر چیز دیگری باید مردی با شخصیت بسیار والا، متعهد به مسیح و خادمی درستکار باشد، زیرا هدف او بازتولید خویشتن است. او باید قادر باشد که به گلۀ خود بگوید، «از من پیروی کنید همانطور که من از مسیح پیروی میکنم» (اول قرنتیان 1:11).
برای مطالعۀ بیشتر وظایف شبان، اعمال رسولان 28:20-31؛ اول تیموتائوس 17:5-20 و تیطس 5:1-9 را ببینید.
وظیفۀ شماسان (The Office of Deacon)
در بخش پایانی، مطالبی را به طور خلاصه دربارۀ شماسان بیان می کنم. مسئولیت شماسان تنها وظیفۀ دیگر در کلیساها است و در میان عطایای پنج گانۀ خدمت نیست. شماسان بر خلاف مشایخ اختیار ادارۀ کلیسا را ندارند. کلمۀ یونانی که به شماس ترجمه شده، دیاکونوس است که معنای تحت اللفظی آن «خادم» است.
هفت مردی که در اورشلیم مامور رساندن آذوقه به بیوگان بودند، اولین شماسان هستند (اعمال رسولان 1:6-6 را ببینید). آنها توسط جماعت کلیسا انتخاب و از طرف رسولان مامور شده بودند. دست کم دو نفر از آنها، فیلیپس واستیفان، بعدها از طرف خداوند ترفیع یافتند و مبشران قدرتمندی شدند.
همچنین در اول تیموتائوس 8:3-13 و فیلیپیان 1:1، از آنها نام برده شده است. ظاهراً این مسئولیت را هم زنان و هم مردان می توانند به عهده بگیرند (اول تیموتائوس 11:3).
1 این جمله صورت دیگری از این عبارت است: «برای ایجاد شاگرد برای مسیح.»
2 اگر حواریون مسیح می بیاست به شاگردان خود اطاعت از همۀ فرامین او را آموزش می دادند، پس قاعدتاً باید به شاگردان خود آموزش می دادند که برا ی مسیح شاگردسازی کنند و به آنها یاد بدهند که از همۀ فرامین او اطاعت کنند. بنابراین شاگردسازی، تعلیم و غسل دادن آنها فرمانی ابدی بوده که برای هر شاگرد موفقی واجب بوده است.
304